علم وطبیعت Science and nature

علم وطبیعت Science and nature

پایگاه معلوماتی علوم فیزیک کلاسیک و فیزیک جدید، بیولوژی( آستروبیولوژی و فرگشت) و مطاب جالب علوم رفتار شاسی و تربیتی.
علم وطبیعت Science and nature

علم وطبیعت Science and nature

پایگاه معلوماتی علوم فیزیک کلاسیک و فیزیک جدید، بیولوژی( آستروبیولوژی و فرگشت) و مطاب جالب علوم رفتار شاسی و تربیتی.

استناد و ارائه شهود در سه حوزه بزرگ

استناد و ارائه شهود در سه حوزه بزرگ

1- حوزه ایمان و باورها

2- حوزه دادگاه و قضاوت ها

3- حوزه علم

ایمان و اعتقادات انسانها میتواند فقط با ارائه چند نمونه خواب دیدن و یا شنیدن از زبان کسانی، برای تعداد بی شماری از انسانها به اثبات برسد و همگی نیز به آن باور و ایمان برسند. در این حوزه هیچ کسی حق ندارد و حتی جرئت نمی تواند در مورد چیزی یا باوری شک کند، و یا بعضی سوالات را مطرح سازد و حس کنجکاوی داشته باشد. در دنیای ایمان و باورها اساس و پایه تمام جزئیات یک مسئله اعتقادی تجارب شخصی انسانهاست. این تجارب بصورت صد درصد اتفاقی و غیر تکرار پذیر صورت میگیرد. کسی که ادعا میکند که چیزی عجیب و غریب یا فرمان و دستوری را در خواب یا درجایی مقدس مثل مسجد، حسنیه، مهدیه، قبرستان و یا ... دیده است و یا شنیده است، حتی برای دومین بار قادر نیست که عین  واقعات قبلی را ببیند و تجربه کند. فقط تعدادی مشخصی قادر اند به این قله ای از ایمان برسند، و دیگران مجبورند بپذیرند که آنها واقعا درست میگویند.

در دادگاه ها یک کم سختگیرانه تر عمل میشود.اگر در جلسه دادگاه برای اثبات ادعای تان از خواب دیدن سخن بگوئید یا خداوند را شاهد بکشید، هرقدر شخصیت پاک و انسانی داشته باشید و یا دارای اعتبار و جایگاه بزرگ اجتماعی هم باشید، بازهم دادگاه ادعای شمارا تایید نمی کند. صد فیصد به چند نفر شاهد زنده، عاقل و بالغ ضرورت خواهد بود. در صورت که نتوانید شاهدان عینی عاقل و بالغ ارائه کنید، ادعای شما رد خواهد شد. ولی خوشبختانه در دادگاه میشود با ارائه نوشته، نامه، کتاب و ... جهت دعوی را به نفع خود تغییر داد.

در حوزه علم اما کاملا فرق میکند. دجغرافیای علم حتی شهادت صدها دانشمند معتبر چون آلبرت اینشتین، ایزاک نیوتن و ماکس پلانک و ...، و ده ها اثر علمی معتبر و بزرگ جهان هم نمی توانند باعث اثبات و ثبت یک تئوری به عنوان یک پدیده علمی گردد. اگر هزاران دلیل برای اثبات و جود داشته باشد ولی فقط یک دلیل مخالف بوجود آید، دیگر آن تئوری علمی اعتبارش را از دست میدهد و ممکن است زحمات ده ها ساله محققان نقش بر آب گردد. در دنیای علم کسی به سالها عمر یک دانشمند که به پای اثبات یک تئوری میگذارد و شاید میلیاردها دالر که برای اثبات آن تئوری مصرف میشود اهمیت نمی دهند، ولی یک فکتور نقض میتواند بزرگترین سند برای رد آن باشد.

لذا، به باور من آنچه که دادگاه ها، دادستانها برای اثبات ادعاهای آدمها ضرورت دارند و مطالبه میکنند، واقعا یک ضرورت اساسی است. باید به بصورت عاقلانه و متعادل خواستار شهود و مدارک تایید کننده گردند. اگر دادگاه را به سختی استناد های علمی در نظر می گرفتند زندگی کردن برای هرکسی دشوار میشد. اما، در حوزه ایمان و اعتقادات باید تغییرات اساسی صورت می گرفت. تحمیل تصورات ذهنی و خیالبافی های شیوخ و اهل راز و نیاز بالای دیگران، و بسته نگهداشتن فضای ارتباطات و کنجکاوی های مردم، واقعا ظلم بس بزرگیست. من فکر میکنم همین ایمانداری های سرسختانه و لجبازانه باعث میشود که ملتها صدها و هزاران سال در اسارت منابع ایمان قرار بگیرند و سالها عقب بماند. تفاوت بین آزاد اندیشی در فضای صمیمانه و انتقادی، و زندانهای اعتقادی و فکری را میتوان در جهان امروز بوضوح مشاهده کرد. ساده ترین ادعای شان این است که علم از شرق به غرب رفته است و نتایج آن از غرب به شرق آمده است! این یعنی غربی ها و آنهایی که امروز ارباب ما شده اند، علم را از منابع شرقی دزدیده اند و به نام خودشان منتشر ساخته اند. 

اگر قضیه  دزدی دروغ نباشد، خیلی پسندیده است. تصور بکنید اگر آن منابع علمی در افغانستان یا کشورهای خاورمیانه میماندن و دفن می شدند، امروز در کدام قرن زندگی می کردیم؟ ها......؟

نگارنده: محمد آصف برخیا مدیر وبلاگ

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.