علم وطبیعت Science and nature

علم وطبیعت Science and nature

پایگاه معلوماتی علوم فیزیک کلاسیک و فیزیک جدید، بیولوژی( آستروبیولوژی و فرگشت) و مطاب جالب علوم رفتار شاسی و تربیتی.
علم وطبیعت Science and nature

علم وطبیعت Science and nature

پایگاه معلوماتی علوم فیزیک کلاسیک و فیزیک جدید، بیولوژی( آستروبیولوژی و فرگشت) و مطاب جالب علوم رفتار شاسی و تربیتی.

جبر گرایی و اراده ی آزاد از دید گاه فیزیک کوانتوم

جبرگرایی یا اراده ی آزاد؟

در اوایل قرن بیستم، انگیزه ی اصلی برای ارتباط دادن نظریه ی کوانتومی به آگاهی، کاملا فلسفی بود. در واقع مسئله ی اراده ی آزاد، موضوع چالش برانگیزی بود که این انگیزه را فراهم می کرد. اراده ی آزاد به این معناست که انسان ها با اختیار و بدون جبر، می توانند تصمیم گیری آزادانه ای داشته باشند. اما یک چیز این مفهوم را نقض می کرد و آن جبرگرایی یا تعیین گرایی بود. در واقع جبرگرایی، تصویری بود که دانشمندان و فلاسفه تا قبل ظهور مکانیک کوانتومی، نسبت به جهان داشتند. در جبرگرایی، قانون علیت بر جهان حکمرانی می کند. در این دیدگاه، هر پدیده ای، معلول یک علت در زمان گذشته و علت یک معلول در زمان آینده است. در این رویکرد، در صورتی که ما قوانین فیزیکی را به طور کامل و بی هیچ کم و کاستی بدانیم، می توانیم آینده ی جهان را به طور کامل پبش بینی کنیم! یعنی تمام وقایع، از پیش تعیین شده و معلوم هستند و فرقی نمی کند شما چه تصمیمی می گیرید! پس تکلیف اراده ی انسان در این دیدگاه چه می شود؟ این دیدگاه می گوید: اراده ی آزادی وجود ندارد! به همین دلیل است که جبرگرایی دقیقا به عنوان جبهه ی مقابل اراده ی آزاد شناخته می شود. در واقع دانشمندانی مانند کپلر معتقد بودند که عدم توانایی ما برای پیش بینی آینده، فقط به دلیل دانش ناکافی ما از قوانین فیزیکی است، اما درصورتی که قوانین فیزیکی را به طور کامل بشناسیم، قادر خواهیم بود تا آینده را هم به طور کامل پیش بینی کنیم! بسیاری از دانشمندان قرن هفدهم از جمله رنه دکارت، یوهانس کپلر و رابرت بویل، اصطلاح جهان ماشینی یا ساعت گونه را برای چنین جهانی برگزیدند.

اما شرایط به شکل عجیبی متحول شد. همه چیز زمانی تغییر کرد که برای اولین بار سرو کله ی عدم قطعیت در قالب مکانیک کوانتومی پیدا شد، چیزی که ما آن را به عنوان اصل عدم قطعیت هایزنبرگ (یا تصادف کوانتومی) می شناسیم. اصل عدم قطعیت، می گوید شما حتی با دانستن کامل تمام قوانین فیزیکی، باز نمی توانید هیچ نتیجه ای را با اطمینان ۱۰۰ درصد پیش بینی کنید! در واقع طبیعیت به شما این اجازه را نمی دهد. در چنین جهانی، شما فقط می توانید احتمال رخ دادن نتایج را محاسبه کنید نه نتیجه ی قطعی را. حالا این تصادف کوانتومی می تواند جایی برای اراده ی آزاد باز کند.

پس نظریه ی کوانتومی، نوعی تصادف یا شانس را معرفی نمود که در مقابل دیدگاه جبرگرایی، قدعلم کرد. تصادف کوانتومی بیان می کند که در پدیده هایی مانند تابش خودبخودی نور، واپاشی رادیواکتیو یا سایر مثال های کاهش حالت، آینده ی بنیادی طبیعت، مستقل از جهل یا دانش ما، دارای عدم قطعیت خواهد بود.

ممکن است این سوال پیش آید، پس چگونه ما می توانیم خواص ماکروسکوپی پدیده های زندگی هر روزمان را با دقت بسیار زیاد پیش بینی کنیم؟ پاسخ این است که جهان روزمره ی ما، یک جهان ماکروسکوپی است و خواصی که ما پیش بینی می کنیم، میانگینی از تعداد بسیار زیادی از خواص میکروسکوپی و کوانتومی است. پس در مقیاس میکروسکوپی و کوانتومی، همچنان عدم قطعیت ها، حمکرانی می کنند، در حالیکه با بزرگتر شدن مقیاس ها و نزدیک شدن به جهان ماکروسکوپی، با میانگین گیری کردن از تعداد زیادی از سیستم های کوچک کوانتومی، می توان خواص ماکروسکوپی را با دقت عالی پیش بینی کرد.
www.deeplook.ir
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.